دوران صفای ما دوتا :) :)

به وبلاگ سالی خوش اومدین :))

دوران صفای ما دوتا :) :)

به وبلاگ سالی خوش اومدین :))

اولین پست سال 1389


سلام خداجونم...مرسی که امسال رو هم بهم نشون دادی و من هنوز هستمونفس میکشم....

شکرت بخاطر همه چی...دوستت دارم


و امااااااااااا............

سلام به دوستای خودم....حالو احوالتون خوبه؟امسال ایشالا سال خوبی باشه براتون و برای همه....

خدمت همگی عارضم که یک هفته مونده بود به عید واسه سالی جونتون یک عدد خواستگار اومد

همکلاسیم ؟؟؟؟نه بابا.....اقوام یکی از دوستان خانوادگی(اگه یادتون باشه تو همون مطلب سالی چیکارکنه...خط آخرش واستون گفته بودم که میخوان بیانو ما گفتیم خرداد بیان.....اما خب عجله داشتن زودتر اومدن....خیلی زودتر!!!!!!!!)میشه برادرزاده ی  همسر دوست بابام....خلاصه اینکه ما الان در مرحله آشنایی به سر میبریم...2بار باهم بیرون رفتیمو...تو ایام عید هم خونشون رفتیم برای دید و بازدید....

همه منتظره جواب من هستن اما نمیدونم چرا نمیتونم رو تصمیم گرفتنم تمرکز کنم

بنده خدا همه جوره پسره خوبیه اما من همش دو دل هستم...نمیدونم چرا تو این مدت بهش احساس خاصی پیدانکردم...نمیدونم طبیعیه یا نه...مدی میگه طبیعیه....چون یکی از دوستاش حتی تو دوران نامزدیشم حس خاصی به همسرش نداشته....خلاصه اینکه راهنماییم کنین



دوستون دارممممممممممممممممممممممممممممممممممم....تا بعد خدا نگهدارتون