حاضر جوابی
برنارد شاو در مقابل یک نویسنده جوان
روزی روزگاری نویسنده
جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:
«شما برای چی می نویسید
استاد؟»
برنارد شاو جواب داد:
«برای یک لقمه نان.»
پسره بهش برخورد. پس
توپید که:
«متاسفم. برخلاف شما ما
برای فرهنگ می نویسیم.»
و برنارد شاو گفت:
«عیبی ندارد پسرم. هر
کدام از ما برای چیزی می نویسیم که نداریم.»
سالی این مجازی هاش رو بردار..من حس بدی بهم دست میده...اصلا از کلمه دوست مجازی یه جوریم میشه...شاید دیگرانم اینجوری باشن یا شایدم نه
شرمنده
پستتم خیلی جالب و آموزنده بود
وا :((
باشه
فقط بخاطر تو
سلام سالی جون
جالب بود .خوشمان آمد.
سلام عزیزم
مرسی :*
سلام سالی جون
خیلی قشنگ جواب داد این برنارد شاو
منم آپم
سلام گلم
میام پیشت :*
دست گلت درد نکنه...چه حس خوبی دارم الان
خوب زودتر میگفتی مدی جون :دی
سلام
سلام لیلی جون
سلام عزیزم .. ببخشید شما مشهد بودی ..گفتم وقتی برگردی برات رمز بزارم .. ممنون که به من سر می زنی .... رمز من ۷۴۱۱
قشنگ بود
:)))